شاعر - پيام‌هاي ارسالي

" دل . . ." دل شکسته من به غم نشسته من به بحر غرقه ي موج به گِل نشسته من دل رميده ي من ز خود بريده ي من به پاي عشق نگار به غم رسيده ي من دل پريشانم خراب و ويرانم بريده اي ز جهان چرا ؟ نميدانم! @kolbeh_shaer

Tue, 23 May 2017 22:00:00 GMT

" دل . . ." دل شکسته من به غم نشسته من به بحر غرقه ي موج به گِل نشسته من دل رميده ي من ز خود بريده ي من به پاي عشق نگار به غم رسيده ي من دل پريشانم خراب و ويرانم بريده اي ز جهان چرا ؟ نميدانم! @kolbeh_shaer

"بوسه خيال " عشق بازي ميکنم با خاطرات يار خود بوسه گيرم از خيال بوسه دلدار خود دُر چشمان تَرَم ، تَر ميکند اين باورم صد فغان و صد فغان ،زان چشم و قلب زار خود @kolbeh_shaer

Tue, 16 May 2017 20:16:00 GMT

"بوسه خيال " عشق بازي ميکنم با خاطرات يار خود بوسه گيرم از خيال بوسه دلدار خود دُر چشمان تَرَم ، تَر ميکند اين باورم صد فغان و صد فغان ،زان چشم و قلب زار خود @kolbeh_shaer

"پيام حضور " او راي نياورده ولي ما برنده ايم چون دست به دست ولي مان سپرده ايم سرخوش ز سعي و تلاش مقدسيم ما همچنان در ره پاک تو مانده ايم بهر ظهور پاک تو منجي اين جهان در تعرفه ردي ز ظهورت نشانده ايم حاشا که خم بشود سر، بر يزيديان سرها و خونهاي فراوان که داده ايم در راه حفظ نظام و ظهور تو چون حر و حبيب و زهير ، ايستاده ايم خالي نمي شود آقا ، گردتان ز مردها ما بر سر آن عهد که بستيم ، مانده ايم ما با حضور بر سر صندوق هاي راي آن متن و آن پيام که بايد ، رسانده ايم @kolbeh_shaer

Sun, 21 May 2017 20:41:00 GMT

"پيام حضور " او راي نياورده ولي ما برنده ايم چون دست به دست ولي مان سپرده ايم سرخوش ز سعي و تلاش مقدسيم ما همچنان در ره پاک تو مانده ايم بهر ظهور پاک تو منجي اين جهان در تعرفه ردي ز ظهورت نشانده ايم حاشا که خم بشود سر، بر يزيديان سرها و خونهاي فراوان که داده ايم در راه حفظ نظام و ظهور تو چون حر و حبيب و زهير ، ايستاده ايم خالي نمي شود آقا ، گردتان ز مردها ما بر سر آن عهد که بستيم ، مانده ايم ما با حضور بر سر صندوق هاي راي آن متن و آن پيام که بايد ، رسانده ايم @kolbeh_shaer

"حراجي" اي عشق بيا که در سرم آزار است قلب ويران ، چو الماسِ سر بازار است اي عشق بيا که مشتري بسيار است جنگ بر سر عشق ، به درهم و دينار است اي عشق کجايي که دلم داد زند با بغض و صداي خفته فرياد زند اي مشتريان اين حراجي ، مردم کم نيش زنيد به زخم من چون کژدم اين عشق که ارزشش الماس است وصلش نه به درهم ، که با احساس است حاشا که به بازار حراجش ببريد آنرا که مريض است ، علاجش بدهيد اين قلب که مريض است ، پر از باران است آن هم زفراق صاحبش ، رضوان است درد است فراق و وصل درمان درد جز اين چه به عاشقي دل بايد کرد؟ @kolbeh_shaer

Thu, 25 May 2017 22:30:00 GMT

"حراجي" اي عشق بيا که در سرم آزار است قلب ويران ، چو الماسِ سر بازار است اي عشق بيا که مشتري بسيار است جنگ بر سر عشق ، به درهم و دينار است اي عشق کجايي که دلم داد زند با بغض و صداي خفته فرياد زند اي مشتريان اين حراجي ، مردم کم نيش زنيد به زخم من چون کژدم اين عشق که ارزشش الماس است وصلش نه به درهم ، که با احساس است حاشا که به بازار حراجش ببريد آنرا که مريض است ، علاجش بدهيد اين قلب که مريض است ، پر از باران است آن هم زفراق صاحبش ، رضوان است درد است فراق و وصل درمان درد جز اين چه به عاشقي دل بايد کرد؟ @kolbeh_shaer

عاشقان را بدهيد مژده از اين بانگ و خبر جلوه گر شد حرم شاه بهنگام سحر روزه داران بنويسند به روي پر سار از فلک آمده اند پاي بساط افطار @kolbeh_shaer

Sat, 27 May 2017 22:39:00 GMT

عاشقان را بدهيد مژده از اين بانگ و خبر جلوه گر شد حرم شاه بهنگام سحر روزه داران بنويسند به روي پر سار از فلک آمده اند پاي بساط افطار @kolbeh_shaer

"عذر تقصير" عکسهايت در دل من مينشيند نازنين هرکجا باشد، خيابان ، آسمان يا در زمين با که باشي ، بر سر ميز ، مقنعه يا روسري فرق ندارد ، چون هميشه بر دلم تاج سري عشق تويي ، جانم تويي ، ذکر طپش هايم تويي در ميان لحظه ها ، وِرد نفس هايم تويي دم تويي ، بازدم تويي ، هر چه ميانش هم تويي آنکه از رويم زدايد دود و چرک و غم تويي هم پزشک و عابدو قاضي برايم نسخه ها پيچيده اند قصه ي عشق من و جان تو را نشنيده اند هم پزشک و عابد و قاضي براي من تويي ليلي و شيرين و هم مُرضي براي من تويي اي پزشکم ، جان من آزرده است ، دارو کجاست؟ آنکه با من بود هميشه هم رُک و يک رو کجاست؟ عابد من ، زاهد من ، اي هميشه با خدا گو چرا خواهي شوي از اين دل زارم جدا؟ من فراموشت کنم؟ حاشا ، مبادا اين چنان عذر تقصير از حضور آن پزشک و ديگران @kolbeh_shaer

Wed, 26 Apr 2017 20:15:00 GMT

"عذر تقصير" عکسهايت در دل من مينشيند نازنين هرکجا باشد، خيابان ، آسمان يا در زمين با که باشي ، بر سر ميز ، مقنعه يا روسري فرق ندارد ، چون هميشه بر دلم تاج سري عشق تويي ، جانم تويي ، ذکر طپش هايم تويي در ميان لحظه ها ، وِرد نفس هايم تويي دم تويي ، بازدم تويي ، هر چه ميانش هم تويي آنکه از رويم زدايد دود و چرک و غم تويي هم پزشک و عابدو قاضي برايم نسخه ها پيچيده اند قصه ي عشق من و جان تو را نشنيده اند هم پزشک و عابد و قاضي براي من تويي ليلي و شيرين و هم مُرضي براي من تويي اي پزشکم ، جان من آزرده است ، دارو کجاست؟ آنکه با من بود هميشه هم رُک و يک رو کجاست؟ عابد من ، زاهد من ، اي هميشه با خدا گو چرا خواهي شوي از اين دل زارم جدا؟ من فراموشت کنم؟ حاشا ، مبادا اين چنان عذر تقصير از حضور آن پزشک و ديگران @kolbeh_shaer

" باز تو !" باز ابر و باز باد و باز باران باز دوباره ياد اشک بي قراران باز به يادم آمدي با نرمي ابر باز هواي با تو بودن درخيابان باز نسيم خيس شبهاي بهاري باز هواي عطر تو در روزگاران باز دوباره آمدي در خاطر من باز هم شهره شوم در جمع ياران باز دوباره مي سرايم شعر معروف قافيه اسم تو بود ، با ابر و باران @kolbeh_shaer

Tue, 25 Apr 2017 23:00:00 GMT

" باز تو !" باز ابر و باز باد و باز باران باز دوباره ياد اشک بي قراران باز به يادم آمدي با نرمي ابر باز هواي با تو بودن درخيابان باز نسيم خيس شبهاي بهاري باز هواي عطر تو در روزگاران باز دوباره آمدي در خاطر من باز هم شهره شوم در جمع ياران باز دوباره مي سرايم شعر معروف قافيه اسم تو بود ، با ابر و باران @kolbeh_shaer

بي قرارم مثل وقتي مادري با يک شماره ميرود تا باجه ها اما سوادش را ندارد! @kolbeh_shaer

Mon, 17 Apr 2017 20:19:00 GMT

بي قرارم مثل وقتي مادري با يک شماره ميرود تا باجه ها اما سوادش را ندارد! @kolbeh_shaer

به او بگوئيد پروفايلش را به روز نکند! با عکس هاي هر بارش زحمي جديد به قلبم ميزند يک بار دريا يک بار رودخانه يک بار با ديگري يک بار با ديگري يک بار با ديگري ........

Wed, 29 Mar 2017 19:17:00 GMT

به او بگوئيد پروفايلش را به روز نکند! با عکس هاي هر بارش زحمي جديد به قلبم ميزند يک بار دريا يک بار رودخانه يک بار با ديگري يک بار با ديگري يک بار با ديگري ........

هر چه کردم که يادت ، نيايد به سرم ، ليک نشد باز هم آمدي و ، قطره شدي ، باريدي! @kolbeh_shaer

Tue, 11 Apr 2017 00:26:00 GMT

هر چه کردم که يادت ، نيايد به سرم ، ليک نشد باز هم آمدي و ، قطره شدي ، باريدي! @kolbeh_shaer

/

Mon, 27 Mar 2017 21:06:00 GMT

سلام دوستان "دسته گل خاطره ها " يادِ تو دَر شد و دَر شد ، سيزده بدرم وقتي انداخت به دور ، دسته گل خاطره ها را ، پدرم @kolbeh_shaer

Mon, 03 Apr 2017 18:22:00 GMT

سلام دوستان "دسته گل خاطره ها " يادِ تو دَر شد و دَر شد ، سيزده بدرم وقتي انداخت به دور ، دسته گل خاطره ها را ، پدرم @kolbeh_shaer

" کانديدا " من کانديد شدم بهر نگاه يارم ليک صالحم بُدم و او اصلح ميخواست @kolbeh_shaer

Tue, 28 Mar 2017 18:47:00 GMT

" کانديدا " من کانديد شدم بهر نگاه يارم ليک صالحم بُدم و او اصلح ميخواست @kolbeh_shaer

"اسير هوس" بازا که گرفتار و اسير نفسم در پشت زمين مين ميان قفسم اي عشق ، کجايي که رها کردي مرا در دوري تو اسير درد و هوسم @kolbeh_shaer

Fri, 14 Apr 2017 21:38:00 GMT

"اسير هوس" بازا که گرفتار و اسير نفسم در پشت زمين مين ميان قفسم اي عشق ، کجايي که رها کردي مرا در دوري تو اسير درد و هوسم @kolbeh_shaer

" آذربايجان" اي سيل که کرده اي ويرانم زخمي زده اي به قلب نيمه جانم اي هموطنم که داغ همدم ديدي آذربايجان ، مگر تو کم غم ديدي؟ زين داغ چو آسمان ، بارانم من هم نفست فاتحه اي ميخوانم اي تورک وطني اوياخدي آذربايجان بو اينقلابا داياخدي آذربايجان ايستاده وطن براي آذربايجان اين جان و تنم فداي آذربايجان گويم وطن و نويسم آذربايجان معني بشود ، فداي ايران ، اين جان @kolbeh_shaer

Sun, 16 Apr 2017 21:39:00 GMT

" آذربايجان" اي سيل که کرده اي ويرانم زخمي زده اي به قلب نيمه جانم اي هموطنم که داغ همدم ديدي آذربايجان ، مگر تو کم غم ديدي؟ زين داغ چو آسمان ، بارانم من هم نفست فاتحه اي ميخوانم اي تورک وطني اوياخدي آذربايجان بو اينقلابا داياخدي آذربايجان ايستاده وطن براي آذربايجان اين جان و تنم فداي آذربايجان گويم وطن و نويسم آذربايجان معني بشود ، فداي ايران ، اين جان @kolbeh_shaer