سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شعر \ دعای ماه رجب \

به نام خدا

"دعای ماه رجب "

یا من اَرجوهُ ، امید خیر و نیکی ها
ای پناه من ز هر شر و پلیدی ها

اَعطِنی خیر هر دو عالم را
هر چه خواهی ، نه هر چه خواهم را

وصرِف عَنّی ، شر هر دو دنیا را
کم نگردد ز تو عطا ها را

ای خدای جود و جاه و کَرَم
ای خدای مَنّ و فضل و نِعَم

بخششت را به من فراوان کن
نعمتت را به من چو باران کن

نعمتت را به من تمام گردان
آتشت بر رخم حرام گردان

به کانال تلگرامی " کلبه شاعر " بپیوندید
@kolbeh_shaer


شعر \ کلبه شاعر \

به نام خدا

" کلبه شاعر "

کلبه ای ساخته ام ، یار ندارد
شاعرم ، شعرم ولی بار ندارد

سینه ام سوخته و سخت فشرده شده است
داد و فریاد به سر دارم و این جار ندارد

قلب آشفته و خون و دل بیچاره من
دید و رفت و به فغان کار ندارد

رفتنش هیزمِ بر آتش قلبم شده است
قلبِ ویران و خرابم ، که  آوار ندارد

داغ تو تیغ شده بر دل آشفته من
می کُشد قلب مرا ، دار ندارد

مهربان باش دمی با نفسم ای نفسم
قلب آشفته و ویران که آزار ندارد

شعر من باز به سر آمده و باز ولی
کلبه شاعری من ، هنوز یار ندارد

به کانال تلگرامی " کلبه شاعر " بپیوندید
@kolbeh_shaer


شعر \هوای یار\

به نام خدا

"هوای یار"

امشب دل من سخت هوایت دارد
ایستادست به سر و دیده به راهت دارد

امشب دل من هوای باران دارد
باران دلم شوق صدایت دارد

آسمانِ چشم غم بار و غم انگیز من
صبح و شب بارش باران ز فراقت دارد

کِی دلم آرام شود با وصال تو عزیز
چشم این دل به نگاه تو عادت دارد

ای کاش برسد روز وصالت ای یار
قلب من با قلب تو ، خوب قرابت دارد

چشم من خیره به چشمان تو ماندست هنوز
چشم تو خیلی عجیب است ، نجابت دارد

شامه ام در پی بوی تو هنوز می گردد
این خیابان به بوی تو اشارت دارد

عشق تو یارا ، هنوز در نظرم هست
عشق تو در نظرم بوی عبادت دارد

جانم به لب است و تو لب ساحل ها
جانِ من خواست که جانش به فدایت دارد

جانِ من ، جانِ من آمد به لبم از دوری
بازا که سرم ، شوق نگاهت دارد


به کانال "کلبه شاعر" بپیوندید
@kolbeh_shaer


دوبیتی \ من باشم و یار \

به نام خدا

"من باشم و یار "

من باشم و یار باشد تک ابری و بارانی
پارکی و بیابانی و کوهی و خیابانی

چتر ما ابر شود ، خیس شویم از احساس
به به که چه روزی شود و عشق نمایانی

به کانال تلگرامی " کلبه شاعر " بپیوندید
@kolbeh_shaer


شعر \ سکوت عشق \

به نام خدا

" سکوت عشق "

هم بهار و عید و سیزده با تو معنا می شود
روز من با تو نو و این سرو ، رعنا می شود

نیستی با من ، رفته ای با دیگری ، خوش گشته ای
بی تو عید و سیزده و نوروز ، تمنا  می شود

اصفهان و بندر و دریا کنار و راهیان
مقصد بعدی ایرانگردی ات ، سخت معما می شود

عکسی در اهواز داری و یکی دریا کنار
یار با یارش خوش است ، با من ثریا می شود

عکسی در آغوش یار داری ، تو یار بی وفا
عالم از باران چشمم همچو دریا می شود

دلبری ها می کنی با یار نو، ای نازنین
در سرم از دلبری های تو غوغا می شود

عید و نوروز و بهار و سیزدهَم بی تو گذشت
گر تو خوش باشی جهانم چون تو زیبا می شود

آرزوی شادی و خوشبختی دارم من تو را
با سکوت منطقی ، این عشق ، معنا می شود

به کانال تلگرامی کلبه شاعر بپیوندید
@kolbeh_shaer