شعر \هوای یار\
به نام خدا
"هوای یار"
امشب دل من سخت هوایت دارد
ایستادست به سر و دیده به راهت دارد
امشب دل من هوای باران دارد
باران دلم شوق صدایت دارد
آسمانِ چشم غم بار و غم انگیز من
صبح و شب بارش باران ز فراقت دارد
کِی دلم آرام شود با وصال تو عزیز
چشم این دل به نگاه تو عادت دارد
ای کاش برسد روز وصالت ای یار
قلب من با قلب تو ، خوب قرابت دارد
چشم من خیره به چشمان تو ماندست هنوز
چشم تو خیلی عجیب است ، نجابت دارد
شامه ام در پی بوی تو هنوز می گردد
این خیابان به بوی تو اشارت دارد
عشق تو یارا ، هنوز در نظرم هست
عشق تو در نظرم بوی عبادت دارد
جانم به لب است و تو لب ساحل ها
جانِ من خواست که جانش به فدایت دارد
جانِ من ، جانِ من آمد به لبم از دوری
بازا که سرم ، شوق نگاهت دارد
به کانال "کلبه شاعر" بپیوندید
@kolbeh_shaer